وقتي حاكمان چپاول مي كنند،
چپاولگران حكومت مي كنند!
ايران اسير است!
پريروز جمعه دوباره يك تجاوز گروهي در باقر شهر رخ داد تا از يادمان نرود چهارشنبه قبل يعني سيزدهم آبان هم شش مرد از جمله دو مأمور انتظامي به يك خانم خانه دار در قيامدشت ورامين تجاوز كرده بودند. اما با همه اينها، چرا اين فجايع از يادمان مي روند؟ و چرا ما را تكان نمي دهند؟ و چرا باعث هيچ واكشني نمي شوند؟ و اگر هم بشوند، چه واكنشي مي توان داشت؟
خبر را بخوانيد:
اين قرار ملت ما و "جمهوري اسلامي" نبود. قرار نبود انقلاب سال 57 به جايي برسد كه امروز رسيده است. وقتي هنوز كساني از حكومت و "جمهوري اسلامي" دفاع مي كنند؟ اين همه فجايع كافي نيست تا بفهميم چيزي بنام جمهوري اسلامي قادر به اداره كشوري با تنوع ايران ما نيست؟ چرا برخي خود را به خواب مي زنند؟ و چرا هنوز اصرار دارند حتي اگر صالحان، ثروت و قدرت را در اختيار بگيرند، تبديل به فاسدان نمي شوند؟ بزرگان بايد مراقب باشند "دفاع از جمهوري اسلامي"، در اذهان عمومي دفاع از چپاولگراني تلقي نشود كه امروز خاك كشور را به توبره كشيده اند. وگرنه حاصل حكومت مطلقه، چيزي بهتر از اين نخواهد بود كه عده اي در خيابان، به زنان و دختران تجاوز كنند و ملت را خفقان گرفته باشد.
امروز در كشور حاكمان به چپاول مشغولند و چپاولگران حكومت مي كنند. هر پنج مرد متجاوز را آزاد كرده اند و آن وقت دهها تن از شهروندان، فعالان، دانشجويان و روزنامه نگاران را فقط براي حق خواهي، و گاهي بدون هيچ دليلي دستگير و زنداني كرده اند و براي ضمانت آزادي شان گاهي تا پانصدميليون وثيقه طالبه مي كنند. حال آنكه از متجاوزان به نواميس، چون سربازان پياده همين نظام هستند، كپي كارت ملي هم كافي است! و بقيه را هم بدون هيچ شرطي آزاد مي كنند. ديگر چه جاي ترديد مانده، كه اين نظام براي بقايش به امثال قمه كشها و لاتها و متجاوزان نواميس نيازمندتر است تا به مراجع تقليد و نخبگان و رأي ملت!
حقيقت اين است، كشور ما در تصرف مشتي چپاولگر است كه در حال قورت دادن تمام اين سرزمين هستند. در طنزي كه امروز خواندم از قول سپاه پاسداران خطاب به نمايندگان مجلس نقل شده: اگر رأي اعتماد ندهيد، سهام مجلس را هم مي خريم و شما را بيرون مي اندازيم! سپاه پاسداران سوراخ دعا را يافته و به گمان پاسداران، با پول و سرمايه داري مي توان بر دنيا حكومت كرد. با پول مي توان در لبنان و عراق و فلسطين و افغانستان و حتي در قلب اروپا بحران سازي كرد. پس براي رسيدن به پول و ثروتي كه بتوان يك جهان را به سخره گرفت، سپاه پاسداران همه مرزهاي ديني و اخلاقي و سياسي را درنورديده و به زودي مالك تمام خاك ايران مي شود. به زودي سهام ايران را هم مي خرند و اگر بخواهيم واقع بين باشيم، روزي اخطاريه اي قانوني به در خانه هايمان مي فرستند كه هرچه سريعتر خاك اختصاصي سپاه (ايران سابق!) را ترك كنيد! اينجا ديگر بيشه شيران و مهد دليران نيست و من و شما در ملك شخصي عده اي گرگ خونريز و غاصب فقط يك بيگانه ايم! و اينگونه همه ما ايرانيان، در سرزمين خويش بيگانه مي شويم. ايران در اسارت است و اسارت شاخ و دم ندارد.
باري! قرار ملت با "جمهوري اسلامي" اين نبود. بايد طرحي نو دراندازيم. قرار اين نبود!
روزنوشته های بابک داد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر